چگونه اعتبار فرانسه را از ماکرون نجات دهیم؟


بر روی کاغذ، فرانسه همه چیزهایی را که برای اینکه رهبر معتبری در سیاست خارجی اروپا باشد، دارد. او عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد و یک قدرت هسته ای است، او توانمندترین ارتش اتحادیه اروپا را دارد و شبکه دیپلماتیک عالی دارد. علاوه بر این، پاریس اغلب ابتکارات ملموس و ارزشمندی را برای امنیت و دفاع اروپا ارائه می کند. با این حال، فرانسه یک مشکل نیز دارد که همه اینها را تضعیف می کند: شیوه ارتباطی رئیس جمهور امانوئل ماکرون.

پس از سفر اخیر وی به پکن، ماکرون دوباره این کار را کرد. در مصاحبه با روزنامه فرانسوی پژواک هاوی در مورد خودمختاری استراتژیک در زمینه تایوان و چین اظهار نظر کرد. تحلیل او از وضعیت اطراف تایوان – تکرار روایت چینی “وحدت” با تایوان، و صحبت در مورد “ریتم آمریکایی و واکنش بیش از حد چین” – جرقه زد. انتقاد تند از کارشناسان به دلیل عدم دقت تحلیلی آن. اما نظرات او همچنین با اجماع عمومی در میان متحدان اروپایی و ایالات متحده و همچنین رویکرد خود دولت فرانسه در منطقه متفاوت بود. حتی اگر ماکرون چند روز بعد فرمول های خود را تصحیح کرد و خط رسمی فرانسه را به وضوح تایید کرد، طعم تلخی باقی می ماند. در حالی که سیاست فرانسه در مورد چین قبل از این سفر موضوع اصلی انتقاد نبود، سایر اعضای اتحادیه اروپا اکنون به طور فزاینده ای فرانسه را تضعیف کننده تلاش ها برای ایجاد رویکرد مشترک در قبال پکن می دانند.

محتوای اظهارات ماکرون در رابطه با خودمختاری استراتژیک اروپا – به ویژه نیاز اروپایی ها به تعریف استراتژی خود بر اساس منافع اروپایی – لزوماً تکان دهنده نبود. اگر اروپا نمی‌خواهد قربانی رقابت آمریکا و چین شود، در واقع باید استراتژی خود را بر اساس منافع مشخص اروپایی خود بیابد و خود را به ابزارهایی برای پیگیری این استراتژی مجهز کند. با این حال، لحن و زمان بندی آن تضمین شده بود که متحدان فرانسه را از خود دور کند. در زمانی که ایالات متحده تعهد خود را به امنیت اروپا از طریق حمایت نظامی گسترده خود از اوکراین تایید کرده است، درخواست های مکرون برای خودمختاری استراتژیک به ویژه شرکای اروپای شرقی را نگران کرد.

ماکرون اروپایی ها را مجبور می کند تا بحث های لازم را در مورد خودمختاری استراتژیک داشته باشند. اما روش او برای انجام این کار به طور قابل توجهی به اعتبار فرانسه لطمه می زند و این تصور را تایید می کند که فرانسه در حال ربودن اتحادیه اروپا برای حمایت از سیاست خارجی فرانسه است. پاریس به جای ارائه مفاهیم بلندپروازانه و نظری برای امنیت اروپا در سخنرانی ها و مصاحبه های ریاست جمهوری، باید موفقیت خود را در پیشبرد سیاست اروپایی از طریق ابتکارات مشخصی مانند جامعه سیاسی اروپا یا دادگاه ویژه در مورد جنایات جنگی در اوکراین به نمایش بگذارد. همراه با تعامل دیپلماتیک فعال تر در بحث های استراتژیک در اروپا و واشنگتن، این می تواند به تقویت نقش رهبری که ماکرون میل دارد و فرانسه شایسته آن است کمک کند.

بسیاری از ادراک نادرست از سیاست خارجی فرانسه

اظهارات اخیر ماکرون در زمانی بیان می شود که فرانسه در تلاش بود تا جایگاه خود را به عنوان یک رهبر در امنیت و دفاع اروپا تأیید کند. فرانسه تنها کشور عضوی نبود که هشدارهای اروپای شرقی درباره روسیه را دست کم گرفت. برای مثال، پیوندهای پایدار آلمان با روسیه، برلین را در موقعیتی مشابه در برابر شرکای اروپای شرقی قرار داد. با این وجود، تفاوت اساسی در رابطه با نقش هر دو کشور در دفاع اروپا وجود داشت. آلمان از دیرباز به خاطر فرهنگ استراتژیک خویشتن داری نظامی شناخته شده است، در حالی که ماکرون از ایده یک اروپای مستقل تر از لحاظ نظامی دفاع می کرد. بر اساس این روایت، فرانسه می‌توانست نقش طبیعی خود را به عنوان یک رهبر در امنیت و دفاع اروپا در این لحظه بر عهده بگیرد. اما نشد. در نتیجه، در سال 2022 به نظر برخی از مفسران، فرانسه در حال صحبت در مورد امنیت اروپا بود، اما در حال پیاده روی نبود.

اظهارات مکرون در تایوان نشان می دهد که چگونه این تصور توسط سوء تفاهم گسترده تر از تفکر استراتژیک فرانسه تقویت شده است.

به ویژه برای شرکای فرانسه گیج کننده این است که پاریس از خود به عنوان یک “تعادل قدرت“، یا قدرت تعادل. برای فرانسه، این رویکرد حاکی از آن است که این کشور متحدان واضحی دارد، اما دشمنان متحدان فرانسه به طور خودکار به دشمنان فرانسه تبدیل نمی شوند. فرانسه شریک قابل اعتمادی است، اما این اختیار را برای خود محفوظ می دارد که روابط دوجانبه را در درجه اول بر اساس منافع خود انجام دهد. جای تعجب نیست که برای بسیاری از شرکا، این مفهوم مشکل ساز است. علیرغم اصرار فرانسه برعکس، این مفهوم گاهی اوقات به عنوان فاصله بین ایالات متحده و چین تعبیر می شود و از این رو سوالاتی در مورد تعهد فرانسه به اتحادهای خود ایجاد می کند.

نیازی به گفتن نیست که برانگیختن این مفهوم در چارچوب جنگ روسیه علیه اوکراین چندان مورد استقبال قرار نگرفت. در پاریس، گفت‌وگو میان مکرون و ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه، که پس از آغاز تهاجم ادامه یافت، راهی برای برقراری ارتباط تلقی شد. تعادل قدرت با حفظ یک کانال ارتباطی با مسکو عملی شود. در مقابل، در اروپای شرقی، این گفتمان باعث انتقاد و اتهامات گسترده ای شد مبنی بر اینکه فرانسه تجاوزات مسکو را کم اهمیت جلوه می دهد. اگر ماکرون واقعا پوتین را متوقف می کرد، اوضاع می توانست متفاوت باشد. اما او این کار را نکرد. در حال حاضر، این رویکرد همچنان در مورد برخورد با چین باعث افزایش ابروها می شود. مکرون به متحدانش یادآوری کرده است که فرانسه از این کشور حمایت می کند وضع موجود در مورد تایوان و آزادی دریانوردی در اقیانوس هند و اقیانوس آرام. اما تا زمانی که دولت همچنان در مورد آن صحبت می کند تعادل قدرت، آنها شک و تردید خواهند داشت.

مشکل دیگری فراتر از این نیز وجود دارد. دستور کار فرانسه برای خودمختاری استراتژیک اروپا هرگز به عنوان یک دستور کار واقعی اروپایی توسط کشورهای اروپای شرقی پذیرفته نشد. دولت فرانسه تاکید کرد که خودمختاری استراتژیک با هدف افزایش ظرفیت اروپایی‌ها برای اقدام در امور بین‌الملل، با شرکای هر زمان ممکن و به تنهایی در صورت لزوم، است. اما اصطلاح «خودمختاری» تردیدهایی را در مورد تمایل فرانسه برای همکاری با ایالات متحده و در مورد تمایل این کشور برای کار بر روی همکاری امنیتی و دفاعی در داخل ناتو ایجاد کرد. ادعای ماکرون مبنی بر اینکه ناتو “عقل مغز” است، به این معنا تعبیر شد که ناتو از قبل مرده است، حتی اگر منظور واقعی او در مورد فقدان ایده های جدید و تفکر مشترک بود. در این زمینه، کشورهایی که قبلاً نگران بودند که فرانسه ساختارهای اتحادیه اروپا را ربوده تا دستور کار خود را پیش ببرد، کل مفهوم خودمختاری استراتژیک را با دید منفی تری دیدند. اکنون کشورهای اروپای شرقی که همچنان به حفاظت امنیتی ایالات متحده متکی هستند، نگرانند که فرانسه در تلاش است تا دیدگاه خود را از قاره به آنها تحمیل کند.

بدتر شدن اوضاع، دیپلمات‌های پاریس نیز از رویکرد ماکرون برای ایفای نقش اخلالگر ناامید شده‌اند. زمانی که او با صدای بلند درباره «ضمانت های امنیتی برای روسیه» حدس و گمان زد یا اظهار داشت که «روسیه نباید تحقیر شود»، برای مقامات وزارت خارجه که در حال کنترل خسارات بودند، دردسر ایجاد کرد. کسانی از ما که سیاست خارجی و امنیتی فرانسه را دنبال می کنیم، بار دیگر تبیین کننده مکرون می شویم. و حتی در حالی که همه ما تلاش می کنیم تا منظور رئیس جمهور را توضیح دهیم، سخنان او همچنان به بحث عمومی شکل می دهد. در نتیجه، اگر فرانسه بخواهد اعتبار از دست رفته خود را بازگرداند، اکنون باید کارهای قابل توجهی انجام دهد.

بازگرداندن اعتبار فرانسه به عنوان یک “قدرت ابتکارات

ارتباطات نادرست ماکرون باعث افزایش شکاف بین برداشت ها و سیاست خارجی واقعی فرانسه شده است. در بسیاری از زمینه‌های روابط بین‌الملل، فرانسه واقعاً در حال پیاده روی است. از نظر کل کمک به اوکراین، فرانسه در میان ده کشور برتر قرار دارد. سخنرانی ماکرون در کنفرانس امنیتی مونیخ 2023، جایی که او به صراحت گفت که «روسیه نباید در این جنگ پیروز شود»، در ارائه یک روایت جدید و روشن بدون ابهام بود. علاوه بر این، فرانسه کشور پیشرو اتحادیه اروپا در اقیانوس هند و اقیانوس آرام است که به طور منظم دارایی های نظامی را در آنجا مستقر می کند. در واقع، درست در لحظه‌ای که اظهارات مکرون درباره تایوان باعث نگرانی شد، یک کشتی جنگی فرانسوی در تنگه تایوان در حال گشت‌زنی بود.

آشکارتر کردن این اقدامات ملموس باید اولین قدم در بهبود اعتبار فرانسه باشد. همچنین می توان کارهای بیشتری برای بازنگری نقش فرانسه در دفاع اروپا انجام داد. ابتکارات فرانسوی مانند تسهیلات صلح اروپا یا صندوق دفاع اروپا ارتباط خود را در سال های اخیر ثابت کرده اند. به جای چسبیدن به مفهوم تعادل قدرتکه در تئوری برجسته است اما در عمل مفید نیست، فرانسه باید بر قدرت ابتکارات خود تمرکز کند.

چند نمونه را در نظر بگیرید. جامعه سیاسی اروپا که زاییده افکار ماکرون است، قبلاً کشورهای اروپایی خارج از چارچوب اتحادیه اروپا یا ناتو را گرد هم آورده است تا به مسائل امنیتی، انرژی و اقتصادی بپردازد. فرانسه همچنین رهبر فشار برای تشکیل دادگاه ویژه برای رسیدگی به جنایات جنگی ارتکابی در اوکراین بوده است. فراتر از اروپا، پاریس همچنین در ایجاد رهنمودهای اتحادیه اروپا در مورد اقیانوس هند و اقیانوس آرام در سال 2021 و راه‌اندازی مجمع بین‌وزارتی اتحادیه اروپا در زمینه همکاری در اقیانوس هند و اقیانوس آرام پیشتاز شد. در واقع، فرانسه از ریاست اخیر خود در اتحادیه اروپا برای ایجاد اجماع در مورد تعدادی از ابتکارات برای تقویت معنادار حاکمیت اروپا استفاده کرد. قابل ذکر است، بیانیه ورسای آوریل 2022، جاه طلبی های اتحادیه اروپا برای تقویت مشترک ظرفیت های دفاعی را رسمیت بخشید.

با این حال، اگر برداشت نادرست از جهان بینی مکرون ادامه یابد، بهترین ابتکارات کمکی نخواهد کرد. این بدان معناست که دیپلمات‌ها، نمایندگان پارلمان و کارشناسان سیاست خارجی فرانسه باید ناامیدی خود را ببلعند و حتی بیشتر از این کار کنند. نمایندگان فرانسوی نسبت به همتایان آلمانی یا بریتانیایی خود در کنفرانس های بین المللی یا رویدادهای اندیشکده فعالیت کمتری دارند و این امر فرانسه را برای توضیح رویکردها و مواضع استراتژیک خود دشوار می کند. حضور قدرتمند فرانسه در کنفرانس امنیتی مونیخ در سال جاری، و همچنین افزایش دید در اقیانوس هند و اقیانوس آرام، امیدوارکننده است، اما نیاز به تثبیت دارد. نمایندگان فرانسه در واشنگتن نیز می توانند کارهای بیشتری انجام دهند، جایی که بریتانیا و آلمان پیوندهای نهادی بیشتری با جامعه سیاست گذاری ایجاد کرده اند. و ماکرون، به نوبه خود، بهتر است متوجه شود که اگر او اینقدر تلاش نمی کرد که یک اخلالگر باشد، فرانسه می توانست یک رهبر واقعی باشد.

Gesine Weber عضو مرکز ژئواستراتژی صندوق مارشال آلمان و کاندیدای دکترای دپارتمان مطالعات دفاعی کینگز کالج لندن است. او که در پاریس مستقر است، بر امنیت و دفاع اروپا، E3 (فرانسه، آلمان و بریتانیا) و نقش اتحادیه اروپا در ژئوپلیتیک تمرکز دارد..

تصویر: کرملین




دیدگاهتان را بنویسید